نرم افزار ترجمه متن magic translator



درس 129: چگونه می توان از دانش تجاری در تجارت واقعی ترجمه استفاده کرد؟
مارتا استلماساک مه 2015  شروع شدن2 نظر


با منابع متنوعی (از جمله این وبلاگ) احاطه شده است ، ما در معرض نکاتی و توصیه‌هایی در مورد نحوه اجرای یک تجارت ترجمه به صورت روزانه هستیم. در سال چندین کتاب و چند کنفرانس ترجمه اضافه کنید و در پایان با مجموعه ای عالی از مطالب مفید… روی کاغذ. من از تجربه خودم هم در انتهای دریافت و هم به عنوان یک مربی شغلی می دانم که شنیدن و یادگیری در مورد تئوری های کسب و کار ، مهارت ها و راه حل ها و استفاده از آنها دو دنیای کاملاً متفاوت هستند. مشکل این روزها در منابع محدود نیست بلکه در محدودیت های ما در استفاده از آنچه ما آموخته ایم هستیم.

چند بار احساس کردید که با یک پیشنهاد واقعاً مفید روبرو شده اید که می تواند برای شما مؤثر باشد اما بعد از آن با کار درگیر می شوید و همه این ایده ها فقط از بین می روند؟ یا چند بار که در یک کارگاه شرکت کرده اید ، الهام گرفته اید ، اما بعد از آن تلاش کرده اید که هر یک از این موارد را برای پیشرفت در حرفه ترجمه واقعی خود عملی کنید؟ شاید حتی با خواندن مقاله ، چند نکته جالب را یادداشت کنید ، اما هیچ وقت آنها را مجبور به کار نمی کنید؟

من فکر می کنم مهارت های کسب و کار ، نکات و دانش به ویژه نیاز به مکانیسم هایی دارد که بتواند آنها را به کار گیرد. البته پیدا کردن وقت و ایجاد فضایی برای یادگیری بسیار مهم است ، اما اجرای طراحی به همان اندازه یا حتی مهمتر است. بر اساس تجربه ، من می خواستم راهنمای 5 مرحله ای خود را برای استفاده از دانش تجاری در تجارت ترجمه شما به اشتراک بگذارم.

1. به این سؤال پاسخ دهید: چرا من در وهله اول می خواستم درباره آن یاد بگیرم؟
از جذب عنوان مقاله به پرش و ثبت نام در یک کارگاه جالب ، همیشه چیزی وجود دارد که ما را به سمت این دانش جدید خاص جذب می کند. چرا در وهله اول آن را خوانده اید؟ چه چیزی باعث شد تا ثبت نام کنید؟ فکر کردن و تمرکز روی انگیزه های ما به ما کمک می کند تا دردی را که می خواهیم برای "بهبود" در کار خود پیدا کنیم ، کشف کنیم. شناخت این درد یا کمبود یا نیاز ، اولین قدم برای تعریف آنچه از دست رفته است یا چه چیزی در تجارت ترجمه شما نیاز به رفع دارد. پذیرش اینکه چیزی نیاز به اصلاح یا بهبود دارد اولین قدم برای تغییر آن است.

2. آنچه اکنون انجام می دهید را مرور کنید و درباره آن تأمل کنید.
اگر می بینم که در حال خواندن مقاله های زیادی در مورد مدیریت زمان هستم و یا اینکه وقتی می بینم کارگاهی در زمینه مدیریت زمان برای افراد شغلی مشغول به کار باشم ، تصدیق می کنم که زمینه ای که باید روی آن کار کنم ، بدیهی است مدیریت زمان است. قدم بعدی پس از این تحقق ، بررسی وضعیت فعلی و اقدامات شما در این زمینه است. من برای مدیریت زمان به کمک نیاز دارم زیرا خیلی تعهدات را می پذیرم ، نمی توانم اولویت بندی کنم و به کار خودم پایان می دهم. من با یک تقویم تفصیلی کار می کنم اما غالباً آگاهانه خودم را مرور می کنم و انتظار دارم بعد از یک شب بسیار کوتاه دو کار را همزمان انجام دهم یا در هواپیما کار کنم. من می دانم چه کار می کنم درست است ، اما من از آنچه اشتباه می کنم نیز آگاه هستم.

3. رویکرد جدید را تدوین کنید.
این دقیقاً به همین دلیل بود که من با ماری جکسون از Looking-Glass Translators صحبت کردم که با مهربانی جلسات مشاوره بهره وری را برای خوانندگان وبلاگ خود ارائه داد. ما از طریق اسکایپ مکالمه خوبی داشتیم و سپس ماری بارهای اسناد پیگیری را ارسال کرد. من همچنین در مورد موضوع خواندم. و البته همه اینها می توانستند به اینجا خاتمه دهند ، با اینكه من از درد خودم آگاه شدم و می دانم برای رفع آن چه باید بكنم اما هرگز این كار را انجام ندهم. درعوض ، تصمیم گرفتم از تمام این دانش استفاده کنم تا رویکرد جدید خود را تدوین کنم. من حتی آن را به یک جمله کاهش دادم: "اشیاء براق را نادیده بگیر". این نگرش جدید من برای مدیریت زمان خودم بود و مجموعه ای از قوانین را ایجاد کردم که به این رویکرد متصل شد. من می دانستم که از آن به بعد ، اینگونه بود که می خواهم وقت خود را مدیریت کنم.

4- یک هدف SMART تنظیم کنید.
البته ، تدوین رویکرد جدید شما در مورد یک مسئله ، چالش یا حوزه تجارت بسیار مهم است اما کافی نیست. تعیین اهداف SMART روشن چیزی است که شما را مجبور می کند از این رویکرد استفاده کنید. رویکرد "نادیده گرفتن اشیاء براق" خود را در من آشکار کرد:

خاص: نادیده گرفتن همه رویدادها ، کنفرانس ها و مقالات وبلاگ که معیارهای توسعه یافته با رویکرد جدید من و ایجاد یک تقویم 3 ماهه از رویدادها را برآورده نمی کند.
قابل اندازه گیری: محدود کردن تعداد رویدادهایی که در آنها شرکت می کنم به دو ماه در ماه و استفاده از زمان صرفه جویی شده در اقدامات تبلیغاتی مقیاس پذیر تر.
دست یافتنی: من به تمام تعهدات قبلی احترام گذاشتم ، اما تمام تعهدات جدید یا تأیید نشده را رد کردم.
ربط: من می دانستم که هدف من صرفه جویی در وقت است.
زمان محدود: تا پایان سال 2015.
5- نتایج خود را اندازه بگیرید.
اندازه گیری نتایجم با مثال برای مدیریت زمان برای من آسان است: می توانم به تقویم خود نگاهی بیندازم تا ببینم که من در حال حفظ هستم یا خیر. ممکن است با نکات دیگر یا مهارتهای شغلی کمی مشکل تر باشد اما اندازه گیری موفقیت شما یا بازده سرمایه گذاری بسیار مهم است. ممکن است بخواهید تصمیم بگیرید که آن را از نظر زمان ، پول ، روابط ایجاد شده ، رضایت خودتان اندازه گیری کنید . تا زمانی که نتایج را اندازه می گیرید و می توانید تا پایان دوره SMART آن را مرور کنید.

ترفندهایی در استفاده از آنچه شما در تجارت ترجمه خود آموخته اید وجود دارد؟

شروع به کار در ترجمه ، چگونه مترجم شوید ، چگونه مترجم شوید ، چگونه در ترجمه شروع کنید ، به عنوان مترجم کار کنید
درباره نویسنده

Marta Stelmaszak با لهستانی و انگلیسی کار می کند ، مهارت های زبانی را با درک کاملی از اقتصاد و تجارت ترکیب می کند تا به SME ها کمک کند تا هر چه بیشتر تأثیر بین المللی داشته باشند و خدمات ترجمه و حرفه ای را برای تجارت و بازاریابی ارائه دهند.


نرم افزار ترجمه متن magic translator


مارتا استلماساک ژوئن 2015  بیش از 2 سال در تجارت است19 نظر


به عنوان بخشی از ارائه اخیر من در روتردام ، من یک آزمایش کوچک انجام دادم و برخی از رویکردهای علوم اجتماعی مورد علاقه خود را در زمینه حرفه ای مترجم آزاد استفاده کردم. ما در مورد پارادوکس ها ، مشکلات شرور و ظالمانه صحبت کردیم. حرفه ترجمه پر از آنهاست ، شما نمی توانید آن را انکار کنید!

تعریف کار ما برای گفتگو ، و اینکه چگونه شما را به دیدن پارادوکس ها در پرتو این مقاله دعوت می کنم ، سخنی ذهن آگاهانه و غافلگیرکننده بود که متناقض با ماهیت آن و یا مغایرت با دانش مشترک یا فردی بود. ما توافق كرديم كه برخي اوضاع و احكام آنقدر مبهم است كه به طور غريزه احساس مي كنيم آنها باعث درگيري دروني (يا گاهي واقعاً خارجي) مي شوند.

من فکر می کنم تصدیق این پارادوکس ها بسیار مهم است زیرا . آنها باید درک شوند ، مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند ، بر اساس آن عمل شوند یا پذیرفته شوند. من پارادوكسهایی را كه در كار خودم با آن روبرو شدم به چهار مرحله تقسیم كردم ، از آنكه هنوز دانشجو باشم تا شغل مستقر باشم.

مرحله 1: متناقض در آموزش مترجم
 

اگر هیچ راه حل صحیحی وجود ندارد ، چرا راه حل من اشتباه است؟
مطمئناً اگر ترجمه خود را توسط یک مدرس چک کرده باشید ، حتماً به این مورد برخورد کرده اید. اگر به شما گفته می شود که فقط یک ترجمه خوب وجود ندارد ، چگونه می توانید وقتی متن خود را برگردانید خطوط قرمز باشد؟

گاهی اوقات ساده ترین مشکلات ترجمه برای حل مشکل ترین است.
یکی از اولین چیزی که من به عنوان مترجم یاد گرفتم این بود که ساده ترین کلمات یا اصطلاحات اغلب بزرگترین چالش ها را ایجاد می کنند. این پیچیدگی کامل روند را توضیح می دهد اما باعث ناامیدی زیادی برای تازه وارد می شود.

اگر هیچ راه حل صحیحی وجود ندارد ، چگونه می دانم که من این کار را درست انجام می دهم؟
یکی از گیج کننده ترین افکاری که با آن روبرو بوده ام و فکر می کنم در ایجاد اعتماد به نفس به عنوان یک مترجم ضروری است. چگونه می دانید در حال انجام کار درست هستید؟ چگونه آن را تأیید کنیم؟ یا حتی ممکن است؟

اولین قدم در روند ترجمه ، خواندن مختصر است. صبر کن ، چی؟
این برای من یک درس مهم بود و فکر می کنم هنوز هم برای هر دانشجوی فارغ التحصیل ترجمه ترجمه یک شوک واقعی باقی مانده است. بسیاری از جنبه های آنچه در دانشگاه ها یا دوره ها به ما آموزش داده می شود در زندگی واقعی اتفاق نمی افتد. به عنوان مثال ، گرفتن خلاصه ترجمه.

مرحله 2: انتقال مترجم
 

قبل از شروع کار باید تجربه خاصی کسب کنید اما برای کسب تجربه به کار نیاز دارید.
اگر تازه وارد ترجمه آزاد شده اید ، مطمئناً با این معمای غیرقابل حل مواجه خواهید شد. در نگاه اول ، شما واقعاً نمی توانید چرخه را بشکنید. بسیاری از تازه واردها واقعاً گیر کرده و تسلیم می شوند. آیا راهی برای خروج از آن وجود دارد؟

اگر می خواهید کار پیدا کنید ، شروع به کار با نرخ های پایین تر کنید و آنها را با تجربه بالا ببرید.
نادرست! یكی از معتبرترین پارادوكسها است زیرا از ابتدا ، این نوع معنا پیدا می كند. اگر استخدام شده باشید ، معمولاً به عنوان تازه وارد درآمد کمتری کسب می کنید و سپس در مراحل کاری خود پیشرفت می کنید و بیشتر و بیشتر می شوید. با این حال ، این یک مغالطه در تجارت است. اگر اکنون شارژ کمتری را شروع کنید ، هرگز از این الگوی دور نمی شوید.

من پول برای سرمایه گذاری ندارم اما بدون سرمایه پول نخواهم داشت.
اگر شما در حال سرمایه گذاری نیستید ، کمتر احتمال دارد که درآمد بیشتری کسب کنید. اگر منتظر سرمایه گذاری در رایانه شخصی جدید ، ابزار CAT یا آموزش هستید ، به امید اینکه به زودی درآمد بیشتری کسب خواهید کرد ، قربانی این فکر فریبنده می شوید. ابتدا سرمایه گذاری کنید ، بعداً پاداش بگیرید.

مرحله 3: ایجاد مشاغل
 

گرچه من با سخنان دیگران عالی هستم اما از نظر ارتباط بد نیستم.
چیزی که من در سال دوم یا سوم اجرای مشاغل خودم متوجه شدم (و تا چند سال بعد برطرف نشده است) این بود که اگرچه با ترجمه مطالب ارتباطی افراد دیگر عالی بودم ، اما خودم ارتباط خوبی نداشتم. چطور اتفاق افتاد؟

من بازاریابی خارج از کشور انجام می دهم اما وقتی زنگ می زنم تلفن را انتخاب نمی کنم.
گناهکاری که چند سال به اتهام آن در حال حاضر است ، خیلی بهتر است. شاید این الگوی برای شما نیز آشنا باشد: از آنجا به یک رویداد بروید ، کارت های ویزیت ، پیگیری را به دست بگیرید و سپس در جلسه ملاقات فقط گول بزنید. یا فقط تلفن را انتخاب نکنید. آیا این متعجب ترین رفتارها برای یک صاحب تجارت نیست؟

باریک تر که تخصص می دهم شغل بیشتری نیز کسب می کنم.
معمولاً مدتی طول می کشد تا این فرصت را بفهمیم که محدود کردن زمینه های تخصص به معنای کم کاری نیست - بلکه برعکس! اگرچه با آنچه روده یا عقل سلیم به شما می گوید متناقض است ، اما واقعیت دارد.

من شلوغ تر هستم ، شلوغ تر هستم.
هرچه به نظر می رسد متناقض باشد ، شلوغ بودن فقط می تواند به معنای شلوغ تر شدن باشد.

شما باید ارزش کار خود را ببینید تا دیگران بتوانند ارزش کار شما را ببینند.
فقط فکر کردن به اینکه مشتری ها باید بیش از این ارزش ترجمه یا ارزشگذاری و پاداش کار ترجمه را داشته باشند ، به سختی نمی توانند کار کنند. در مرحله اول خود را متقاعد می کند.

مرحله 4: طبق معمول تجارت
 

من به فناوری نیاز دارم؛ فناوری تهدید می کند که جایگزین من شود.
به نظر می رسد برخی از همکاران (اجازه دهید بدانم که آیا در نظرات زیر این شما نیستید) در این وضعیت فریبنده گرفتار شده اید و در آنجا فهمیده اند که بدون فناوری نمی توانند کار کنند و در عین حال می ترسند که به هر حال جایگزین آنها شود. چگونه این دو را متعادل کنیم؟ یا اصلاً این موضع موجه است؟

مترجمان باتجربه خوب هستند. مترجمان خوب باتجربه هستند.
نمونه ای از تفکر غلط که سالها و سالها برای تحقق بخشیدن به من طول کشید. من معتقدم که همه مترجمان باتجربه ، کسانی که سالهاست در این صنعت کار می کنند ، همیشه خوب و برعکس هستند که مترجمان خوب همیشه کسانی هستند که باتجربه هستند. زندگی مرا اشتباه نشان داده است.

هرچه بیشتر پس می دهم ، خودم بیشتر می شوم.
بازگشت به این حرفه ، چیزی که معمولاً در مورد چند سال خوب به تجارت پایدار فکر می کنید ، شاید غنی ترین تجربیات باشد. هر کار کوچکی که برای همکاران خود انجام می دهید به شما رضایت می دهد و آنچه در آن می گذرد ، گرد هم می آید ، همچنین با استفاده از توصیه ها.

هرچه بیشتر کسی را به خاطر چیزی انتقاد کنید ، احتمال دارد که خودتان مقصر باشید.
این شاید یکی از جدیدترین درسهایی است که آموخته ام. ما اغلب ، به ویژه در رسانه های اجتماعی ، گروه های خاصی را به دلیل انجام این کار یا آن ، از دیگران انتقاد می کنیم ، یا در انجام این کار یا آن کوتاهی می کنیم. همچنین برای افراد جوش می خورد. تازه اخیراً بر من پیش آمده است که کسانی که با صدای بلند بعضی اوقات انتقاد می کنند (نه همیشه) کسانی هستند که خودشان مقصر هستند.

پارادوكسهايي كه با آن روبرو شديد چيست؟ چگونه توانستید آنها را حل کنید؟

درباره نویسنده

Marta Stelmaszak با لهستانی و انگلیسی کار می کند ، مهارت های زبانی را با درک کاملی از اقتصاد و تجارت ترکیب می کند تا به SME ها کمک کند تا هر چه بیشتر تأثیر بین المللی داشته باشند و خدمات ترجمه و حرفه ای را برای تجارت و بازاریابی ارائه دهند.


نرم افزار ترجمه متن magic translator

من مانند بسیاری از مترجمان ، کار مترجمان دیگر را نیز تصحیح کردم. من مانند بسیاری از مترجمان ، حداقل یک تجربه منفی را هنگام داشتن مدرک کار خود داشته ام. آیا این یک اتفاق است که این یک ترجمه فوق العاده بزرگ (21،000 کلمه) بود ، و این ترجمه به مترجم دیگری نیز ارائه شد ، که من به پست چسبیدم و پس از آن چه کسی به عنوان مقاله نویسی اختصاص یافته است؟ احتمالا نه…

من تا حدودی به انگیزه های تصحیح کننده ترجمه ترجمه من به عنوان "لرزان" توصیف کردم ، با وجود بسیار درصد کمی از خطاهای موجود در این متن بسیار فنی ، و بعضی از اینها از خود حافظه ترجمه . آیا این برای نفع خود بود؟ شاید این مدرک نویس ، عصبانی که من برای این کار ارزشمند انتخاب کرده ام ، می خواست با بیان حقارت من ، برتری آنها را اثبات کند؟ یک رویکرد خیلی اخلاقی نیست ، اما من می دانم که آیا این کار کرده است.

دوست و همکار من ، ساشا وارد ، زمانی به عنوان مدیر پروژه برای یک آژانس ترجمه بزرگ کار می کرد. من اوضاع و سوء ظنهای خود را برای او شرح دادم. من از او پرسیدم که آیا او فکر می کند این اتفاق در صنعت رخ داده است یا خیر ، آیا این مسئله توسط سازمان های ترجمه ترجمه شده است یا خیر. او پاسخ داد ، "بله ، همیشه!" ، "ما مجبور شدیم از بارها خلاص شویم

[از تصحیح کنندگان] برای اینکه خیلی دلپذیر باشند. "
دقت و دقت کافی مهم است ، اما چه زمانی این مسئله "بیش از حد دلپذیر" می شود؟ وقتی نمی توان از این انتقادات حمایت کرد. وقتی من از کار مترجم دیگری انتقاد می کنم ، می خواهم مطمئن باشم که مدیر پروژه یا مشتری مربوط می داند که چرا. نمونه هایی از خطاهای انجام شده و اصلاحات لازم را در بر می گیرم. من همچنین سعی می کنم نوعی توضیحی ارائه دهم و مراقب شرایط دیگری هستم که ممکن است بر عملکرد مترجم تأثیر داشته باشد - همه چیز از بی تجربگی در آن موضوع تا پیچیدگی متن خود. مهمتر از همه ، من فکر می کنم مهم است که با مترجمان همکار منصف باشیم. ما نباید در تلاش برای به دست آوردن کار بیشتر به ناحق انتقاد کنیم: همانطور که اظهارات ساشا تأیید می کند - یک نویسنده خیلی مهم و حیاتی فقط به شهرت خود آسیب می زند. به همین ترتیب ، باید کار یک مترجم خوب را ستایش کنیم. این کار نه تنها از نظر اخلاقی درست و منصفانه است ، بلکه به مشتری شما خدمات مثبتی ارائه می دهد و نشان می دهد که شما هم عادل و هم صادق هستید. اکثر مشتری ها ترجیح می دهند با افرادی کار منصفانه و صادقانه کار کنند.

اگر ترجمه ای دریافت کرده اید که از کیفیت مطلوبی برخوردار است ، باید آن را کاملاً بررسی کنید مگر اینکه توسط مشتری خود دستور دیگری داده باشید. آیا فقط دست آن را به عقب بدون تغییر و ارائه یک برآورد مبهم از چه مدت آن  را شما گرفته برای انجام این کار  بود که به آن انجام می شود.بله ، ممکن است یک کاری پوچ به نظر برسد ، احتمالاً برای هرکسی که این وبلاگ را می خواند. با این حال باور کنید که این اتفاق می افتد. من فقط ترجمه های پیش نویس خود را دوباره بررسی کرده ام تا بدانم که آنها بدون هیچ تغییری برگردانده شده اند. این باعث می شود کمی مشکوک باشم و ببینم ، یک واژگان واژگون و واژگان زائد را پیدا کردم که در عین حال برای مترجم اصلی فوراً آشکار نیست (از این رو نیاز به کتابخوانی در وهله اول) ، باید خیلی آشکار بود. به هر تصحیح کننده کوشا. همیشه کامل باشید. اگر دقیق نباشید ، یک مشتری نهایی ممکن است از شما شکایت کند ، و شما ممکن است مشتری نهایی خود را از دست داده یا به روابط خود با آن آژانس پیمانکاری آسیب جدی وارد کنید.

بنابراین مباحث اخلاقی اساسی در هنگام تصحیح چه مواردی باید مورد توجه قرار گیرد؟

انعطاف پذیر باشید به یاد داشته باشید که مترجمان دیگر دارای سبک های مختلفی هستند. چیزی را تغییر ندهید مگر اینکه واقعاً کیفیت سند را ارتقا بخشد. شما آنجا نیستید که رژیم سبک خود را به سایر نقاط دنیا تحمیل کنید.
کامل باشید به همین ترتیب ، اگر به نظر می رسد ترجمه ای از کیفیت عالی برخوردار است ، روی لاله های خود استراحت نکنید. کل سند را به درستی بررسی کنید و وسوسه نشوید که کار را بدون بررسی کامل انجام دهید.
صادق باشید . اگر یک ترجمه عالی است ، چنین بگویید. مشتری شما به صداقت شما احترام خواهد گذاشت.
مشتری خود را آگاه نگه دارید. اگر ترجمه ای از کیفیت ویژه ای برخوردار نیست ، به مشتری خود اطلاع دهید. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که به مترجم فرصتی برای اصلاح کار خود دهند. چنین وضعیتی می تواند به میزان چشمگیری بر مدت زمان لازم برای تکمیل (و توانایی تحقق مهلت) و بودجه آنها تأثیر بگذارد .
خلاصه ای از کیفیت ترجمه را ارائه دهید . این ممکن است برای مراجعان مستقیم مناسب نباشد (خصوصاً در مواردی که مشتری مترجم کمی حساس متن اصلی است!) اما معمولاً مورد توجه آژانسها قرار خواهد گرفت. حتی اگر شما فقط دو جمله بنویسید ، ارزش افزوده ای را ارائه می دهد که مشتریان شما از آن قدردانی می کنند. این فرصتی است برای نشان دادن اینکه چرا ارزش دارد شما را استخدام کنید. اما نکته بعدی را به خاطر بسپارید! نظرات خود را به چند خط نگه دارید ، مگر اینکه نمونه ای استثنایی از کیفیت پایین باشد.
اگر مجبورید انتقاد کنید ، معقول و اغراق آمیز نباشید . استفاده از کلماتی مانند "shoddy" یا "وحشتناک" فقط در بدترین ترجمه ها بسیار عادلانه است ، معمولاً نوع افراد غیر بومی نیمه سواد به هر زبان ، یا Google Translate (همه آنها را داشتیم!). به اندازه کافی مهم ، عادلانه باشید ، اما شخصیتی پیدا نکنید.
درک کنید. اگر می دانید که این متن فوق العاده فنی بود ، مهلت کوتاه یا خواندن آن دشوار است. PDF ، اگر فکر می کنید برخی از مشکلاتی که مترجم ممکن است تجربه کرده باشد ، تفاهم را نشان داده و این را برجسته کنید. البته مترجم هنگام قبول شغل باید این موارد را مجاز می دانست اما مثل شما ، آنها فقط انسانی هستند. نشان دادن صداقت و اندکی انسانیت ، شما را به سمت مشتری خود سوق می دهد.
از انتقادات خود پشتیبان بگیرید . اگر می گویید کلمه اصلی مترجم اصلی در خم بود ، یک جمله یا دو جمله را برای آن نقل کنید. اگر فکر می کنید ترجمه کار سخت Google Translate بود ، برای اثبات این نکته یک یا دو جمله را از طریق آن اجرا کنید. اگر چندین ترجمه برای همان اصطلاح در همان زمینه پیدا کردید ، آنها را لیست کنید - و گزینه مورد نظر خود را نیز انتخاب کنید. این امر به ویژه در صورتی ضروری است که مشتری بخواهد شکایتی را در برابر مترجم اصلی ثبت کند و / یا نرخی را که باید پرداخت شود دوباره مورد توافق قرار دهد.
برای یادگیری از همکاران خود باز باشید! اثبات نسخه برداری نیز فرصتی عالی برای مشاهده کار دیگران است. شاید همیشه یک عبارت را به روشی خاص ترجمه کنید ، اما شاید این مترجم آن را به روشی متفاوت و موجزتر بیان کرده باشد. برای یادگیری ترفندها و سبک های جدید از همکاران خود باز باشید. به همین ترتیب ، مراقب باشید که از تکرار اشتباهات خودداری کنید. هر شغلی فرصتی برای یادگیری و تجربیات شما است!


نرم افزار ترجمه متن magic translator

درس 138: نامه ای به خود جوان تر به عنوان مترجم
مارتا استلماساک 14 آوریل 2016  شروع شدن30 نظر


من اخیراً با گروهی از دانش آموزان ترجمه در آلما ماتر صحبت کردم. با دیدن استادانم ، بنایی که من آن را خوب می شناختم ، شنیدن سؤالاتی که سوگند می خورم وقتی در آن طرف بودم . این همه باعث شد تا من به تأمل بپردازم و به روزهایی برگردم که به روزهایی که دانشجو بودم. من تمام این افکار را در یک نامه به خود جوان تر به عنوان مترجم در کنار هم قرار می دهم. این همان چیزی است که من به خودم می گویم. چه می خواهید خود مترجم جوان خود را بداند؟

 

مارتا عزیز ،

خیلی ممنون از پیام شما دیدن دانشجویی جوان و متعهد بسیار سخت و با هدف ورود و موفقیت در حرفه ترجمه و ترجمه ، بسیار جالب است.

شما از من راهنمایی خواسته اید و خوشحالم که تجربه خود را با شما در میان گذاشتم. من فکر می کنم عالی است که شما برای بینش آنها به مترجمی تثبیت شده تر نزدیک شده اید - همه ما از یادگیری همسالان خود و افرادی که تجربه بیشتری دارند ، بهره می گیریم. با تشکر از شما برای تشریح پیشینه خود ، زیرا این امر پاسخگویی را برای من بسیار ساده تر می کند. حال برای رسیدن به سوال اصلی خود: "من از زمانی که شروع به کار خودم می کردم می خواهم که می دانستم یا انجام دادم؟"

اول ، آرزو می کنم که از روز اول ترجمه بیشتری داشته باشم. من در جایی خوانده ام که اگر نویسنده ای باشید که می نویسید ، و فکر می کنم همین موضوع در مورد ترجمه نیز صدق کند. شما اگر مترجم باشید ، مترجم هستید ، و آرزو می کنم من به اندازه کافی سرسخت و پایدار باشم که بتوانم متن کوتاه ، هر متنی ، از حدود 200 تا 300 صد کلمه را ترجمه کنم ، هر روز ، حتی در آغاز. این یک تمرین عالی است که به شما تجربه می کند و در معرض متن های متنوعی قرار می دهد و در عین حال به بهبود اعتماد به نفس شما نیز کمک می کند. بهتر است ، من سعی کرده ام افرادی را پیدا کنم که در این کار به من بپیوندند ، و مرتباً برای گفتگو در مورد ترجمه ها و نظرات مربوط به متن ، ملاقات می کنم. این سرگرمی نه تنها جالب است (من به دلایلی ترجمه را انتخاب کردم - از آن لذت می برم!) بلکه به شما کمک می کند تا حتی قبل از اینکه "حرفه ای شوید" مهارت های خود را برقرار کنید و مهارت های خود را ارتقا دهید.

دوم ، و تا حدودی مرتبط ، به یاد داشته باشید که باید در تلاش باشید هر روز با هر شغلی بهتر شوید. پس از اتمام مدرک خود ، حل و فصل نشوید و فکر کنید که این همان است ، و نیازی به ادامه کار روی مهارت های خود ندارید. برعکس ، شما باید بیشتر تلاش کنید تا با گذشت زمان بهتر شوید. اگر می خواهید به سمت بالا حرکت کنید ، این کار ضروری است.

هیچ دوره ای ، وبینار ، کتاب ، انجمن تخصصی وجود ندارد و مطمئناً هیچ گروه فیس بوکی وجود ندارد که شما را به یک مترجم مستقر یک شبه تبدیل کند. هیچ سطح از مهارت های تجاری و بازاریابی هرگز نمی تواند نقایص مهارت های اصلی را برطرف کند. به هر معنی ، برای بهتر شدن در سمت و سوی مشاغل کار کنید ، اما هرگز هرگز در کار تبدیل شدن به یک مترجم بهتر دست از کار نکشید.

نکته دیگری که آرزو می کنم از همان ابتدا بدانم ارزش کار من به عنوان مترجم است. شما توسط افراد بزرگ تجارت مورد آزار و اذیت قرار می گیرید ، از شما خواسته می شود كه در مرزهای توهین آمیز در مرز كار كنید و وقتی می گویید بله ، چهره های غافلگیر كنید مشاهده خواهید كرد كه بله ، شما به عمد وارد این حرفه شده اید و این یك حادثه ناگوار نبوده است. اجازه ندهید که هیچ یک از اینها به هیچ وجه بر شما تأثیر بگذارد ، جز اینکه شما را قوی تر و مصمم تر کند. ترجمه نقش مهمی در دنیای تجارت بازی می کند و همه ما وظیفه داریم این مسئله را روشن کنیم - برای خودمان ، مشتری هایمان و به طور کلی اقتصاد.

اگر چنین مطلبی با مشخصات "ایده آل" یک مترجم مناسب نیستید ، نترسید. از احساسات و استعدادهای خود نهایت استفاده را ببرید و اگر مهارت مرتبطی دارید و در موقعیتی هستید که می توانید این سرویس را به صورت حرفه ای به مشتریان خود ارائه دهید ، به آنجا بروید و ببینید که آیا مشتری های بالقوه ای که به دنبال این خدمات به همراه ترجمه باشند ، به دنبال این سرویس هستند. احساس نکنید که توضیحات شغلی سخت و سختی وجود دارد که باید متناسب با آن باشید. یکی نیست ، و این بخشی از زیبایی های این حرفه است . اما در عین حال ، هرگز قول ندهید که می توانید کاری انجام دهید که نمی توانید ، و هرگز از درخواست بازخورد متوقف نشوید. محدودیت های خود را بپذیرید ، اشتباهات را بپذیرید و مهمتر از همه - یادگیری را ادامه دهید.

یک چیز که من از همان ابتدا تصدیق کردم این بود که شروع کار و استقرار کار سخت است. اما این یک نوع کار سخت دیگر با کارهایی است که در دانشگاه انجام دادیم یا در هر موقعیت استاندارد 9-5. در صورت انجام کار خوب هیچ نمره‌ای ، تبلیغی وجود ندارد و (معمولاً!) هیچ جایزه‌ای هم ندارد. شما خیلی سخت کار می کنید و پاداش شما آزادی شما است. اول ، آزادی ترک مسافرت و فضای اداری را پشت سر بگذارید. سپس ، آزادی سفر و زندگی در هر کجا که دوست دارید. و هرچه استقبال بیشتری پیدا کنید ، زمان بیشتری کسب می کنید و آزادی انجام کارها و زمان انتخاب خود را دارید. اما بله ، شما باید کار را وارد کنید.

سرانجام ، به همکاران خود گوش فرا دهید ، اما حتی بیشتر به مشتری های خود گوش دهید. آنها شاخص نهایی این هستند که شما چقدر خوب هستید - یا نه - و اینکه آیا تلاش های آموزشی ، بازاریابی ، برندسازی ، وب سایت ، نگرش و غیره واقعاً برای شما کار می کنند.

امیدوارم که این بازخورد را مفید و موفق باشید! این زمان مهیج برای ورود به صنعت ترجمه و تفسیر است. بهترین آرزوها را برای شما آرزو می کنم - و به من اطلاع دهید که چگونه کار می کنید!

 

مارتا

ممنون از رز نیول برای جلسه طوفان مغزی.

شروع به کار در ترجمه ، چگونه مترجم باشید ، چگونه آزاد باشید ، چگونه یک مترجم شوید
درباره نویسنده

Marta Stelmaszak با لهستانی و انگلیسی کار می کند ، مهارت های زبان را با درک کاملی از اقتصاد و تجارت ترکیب می کند تا به SME ها کمک کند تا هر چه بیشتر تأثیر بین المللی داشته باشند ، خدمات ترجمه و حرفه ای را برای تجارت و بازاریابی ارائه دهند.



نرم افزار ترجمه متن magic translator

ترجمه کتابچه راهنمای کاربر به انگلیسی - دستورالعمل نوشتن 28 فوریه 2012 توسط جین فاکس ترجمه راهنماهای کاربر به انگلیسیتوانایی نوشتن دستورالعمل یک مهارت اساسی در هنگام ترجمه کتابچه راهنمای کاربر است. آنها را درست کنید و کاربران خوشحال خواهند شد - آنها را اشتباه بگیرید و کتابچه راهنمای کاربر غیرقابل نفوذ باشد. بنابراین من مشتاق هستم که وبلاگ خود را با این پست شروع کنم ، که اولین بار در مجموعه ترجمه کتابچه های راهنما به انگلیسی است. امروز من به چگونگی نوشتن دستورالعمل های روشن که کاربران را آسان برای خواندن و دنبال کردن آنها خواهم دید ، نگاه می کنم. من عاشق کتابچه های راهنمای ترجمه هستم. به نظر می رسد کسل کننده باشد ، اما به نظر من بسیار رضایت بخش است. من دوست دارم دستورات لازم را به کاربر بدهم تا آنها بتوانند آنچه را که باید انجام دهند انجام دهند. این مهارتی است که من در نقش سابق خود به عنوان مربی و نویسنده فنی یاد گرفتم ، هنگامی که من راهنماهای آموزش و کتابچه راهنمای کاربر را برای کاربران سیستمهای IT داخلی شرکتها تهیه کردم. البته ترجمه با نوشتن بسیار متفاوت است ، به این دلیل که اطلاعاتی که باید منتقل شود قبلاً تدوین شده است. با این حال ، روشهای استاندارد نوشتن دستورالعمل ها بین زبانها متفاوت است ، بنابراین اطلاعات در متن منبع اغلب باید کاملاً تنظیم شود تا بتوان به راحتی در انگلیسی دنبال کرد. معنی همان خواهد ماند ، اما ساختار جمله ممکن است کاملاً متفاوت باشد. در اینجا چند نکته برای تدوین دستورالعمل ها به زبان انگلیسی آورده شده است: 1. از جملات کوتاه استفاده کنید. در صورت امکان سعی کنید آنها را در حدود 20 کلمه نگه دارید. اگر احساس کردید که در حال انجام و ادامه کار است ، کاما را کاملاً متوقف کنید. نکته ای که می تواند مترجمان را متوقف کند ، استفاده از ابزارهای CAT (یا محیط ترجمه) است. اینها تمایل دارند مترجمان را ترغیب كنند كه جملات مورد نظر مستقیماً با جملات مبدا مطابقت داشته باشند. شما لازم نیست که به این امر متعهد باشید - و خوشبختانه ، برخی از ابزارها به شما امکان می دهند بخشهای مختلف را در ضمن ترجمه تقسیم کرده و ترکیب کنید. 2. به عنوان شخصی که می شناسید از کاربر فکر کنید. این به شما کمک می کند تا آنچه را که کاربران باید به روشی انجام دهند که بتوانند از آن استفاده کنند ، توضیح دهند. به این فکر کنید که چگونه می توانید دستورالعمل ها را به طور واضح برای همکار خود توضیح دهید و آنها را از این طریق بنویسید. اگر به طریقی wafling می کنید که درک نمی کنند ، به عقب برگردید و آنچه را که نوشتید اصلاح کنید. 3. از جملات مستقیم و فعال استفاده کنید. به عنوان مثال ، بنویسید: به جای "چاپ با کلیک بر روی چاپ" بر روی چاپ کلیک کنید. "شماره سند را در Doc وارد کنید. شماره شماره "، نه" شماره سند در Doc وارد شده است. شماره میدان " "برای مشاهده گزارش ، بر روی مشاهده کلیک کرده و گزارشها را از کادر بازشو انتخاب کنید" به جای "گزارشها را می توان با انتخاب گزارش از جعبه بازشویی نمایش" مشاهده کرد. می بینید که قسمت دستورالعمل جمله با یک فعل فعال شروع می شود (چاپ ، وارد ، کلیک کنید). این بسیار واضح تر و مستقیم تر از استفاده از افعال منفعل است (چاپ شده است ، وارد می شود). همچنین ممکن است توجه داشته باشید که من دستورالعمل ها را به همان روش نوشته ام - یعنی آنها ساختار موازی دارند. این به زبان انگلیسی استاندارد است اما ممکن است در زبان مبدا رایج نباشد. از بازسازی احکام به این روش نترسید. در صورت استفاده از اصطلاحات استاندارد انگلیسی ، کاربران از شما تشکر می کنند و اگر از ترجمه انگلیسی استاندارد استفاده کنید ، بیشتر از یک ترجمه به نظر می رسد. امیدوارم در این پست دستورالعملهایم را کوتاه ، شفاف و مستقیم نگه داشته باشم. چیزهای بیشتری وجود دارد که هنگام ترجمه راهنماها و کتابچه های راهنمای کاربر باید از آنها آگاه باشید ، که می خواهم در پست های بعدی به آنها بپردازم. توسط جین فاکس BSc MITI ، مترجم آلمانی-انگلیسی. برای ترجمه پزشکی آلمانی-انگلیسی - و ترجمه ارتباطات شرکتها . همچنین شما می توانید دوست دارید:


نرم افزار ترجمه متن magic translator


5 مارس 2012 توسط جین فاکس
با استفاده از اصطلاحات سازگار در ترجمه های خودیک چیز که باعث می شود هنگام خواندن کتابچه راهنماییم کنم ، اصطلاحات متناقض است.

می دانید وقتی نویسنده یا مترجم از دو اصطلاح مختلف برای اشاره به همان موضوع استفاده کرده است (gah!)؛ دکمه ای را با چیزی متفاوت از آنچه که در صفحه می گوید تماس می گیرد (grrr…). یا از همان کلمه استفاده می کند تا به معنای متنوع چیزهای مختلف (آه) باشد.

یکی از مزایایی که ما به عنوان مترجمان نسبت به نویسندگان فنی داریم ، دسترسی به سیستمهای مدیریت اصطلاحات عالی است. من از دو ابزار مختلف CAT استفاده می کنم و هر دو آنها از پایگاه داده های اصطلاحات بسیار خوبی برخوردار هستند ، که من برای پیگیری اصطلاحات از آنها استفاده می کنم.

این حتی می تواند مفید باشد که شرایط در اصل مطابقت نداشته باشند (دوباره grrr). ناسازگاری ها می توانند درگیر شوند زیرا راهنماها اغلب توسط تکنسین ها و مهندسان به جای نویسندگان نوشته می شوند. در این حالت ، "مرتب کردن" یک بخش ضروری کار است.

در اینجا مواردی وجود دارد که می تواند به ماندگاری اصطلاحات در ترجمه کمک کند:

• همیشه از عبارت دقیق روی دکمه / صفحه / منو که به آن اشاره می کنید استفاده کنید. بنابراین اگر دکمه روی آن را "Descr" می گوید ، دکمه "Descr" را بنامید.

• اگر رابط کاربری ترجمه نشده است ، دریابید که این قرار است یا بخشی از کار شما باشد ، یا اینکه به زبان اصلی باقی مانده است (بله این اتفاق می افتد). اگر این دومی است ، از اصطلاح اصلی استفاده کنید و ترجمه بدهید. و اگر وظیفه شما ترجمه واسط کاربری است ، حتماً هزینه آن را پرداخت کنید.

از مشتری بپرسید که آیا آنها راهنمای سبک و / یا واژه نامه خود را دارند. هر واژه نامه را برای استفاده در ابزار CAT خود به پایگاه داده اصطلاحات خود وارد کنید.

• همزمان با ادامه اصطلاحات جدید به پایگاه داده اصطلاحات خود اضافه کنید.

• یک راهنمای سبک فنی تهیه کنید و از آن به عنوان سبک پیش فرض خود استفاده کنید. من از دفترچه راهنمای مایکروسافت از سبک استفاده می کنم ، که به هیچ وجه به اندازه صدای آن کسل کننده نیست. حتی یک نسخه 4 جدید نیز وجود دارد که در ژانویه 2012 منتشر شده است.

• همیشه هنگام نوشتن دستورالعمل از همان افعال استاندارد استفاده کنید (اطلاعات بیشتر در این مورد در اینجا) . رایج ترین آنها عبارتند از: کلیک (کلیک بر روی) ، دوبار کلیک کردن ، کلیک راست ، انتخاب ، اشاره به ، کشیدن ، رها کردن ، چرخش ، نگه داشتن ، و فشار دادن (کلید ، دکمه).

امیدوارم دفعه بعد که کتابچه راهنمای کاربر را ترجمه می کنید این نکات مفید باشد. خوشبختانه به دلیل اینکه شما یک مترجم (و به همین دلیل نویسنده) هستید ، به جای اینکه یک تکنسین یا مهندس باشید ، راهنمای ترجمه شده شما بهتر از نسخه اصلی است.

توسط جین فاکس BSc MITI ، مترجم آلمانی-انگلیسی.
برای ترجمه پزشکی آلمانی-انگلیسی - و ترجمه ارتباطات شرکتها .

عکس: kaboompics.com از طریق pexels.com

همچنین شما می توانید دوست دارید:
ادامه حرفه ای: وبینار برای مترجمان
فله در مقابل ترجمه حق بیمه: بینش از کریس دوربان
رئیس فدراسیون FIT هنری لیو در مورد راه های افزایش کیفیت و ارزش ترجمه
وبینارهای رایگان برای مترجمان و مفسران


نرم افزار ترجمه متن magic translator

نقد و بررسی: مقاله زبانشناس در ترجمه جامعه
14 نوامبر 2013 | ردههای صفحه: شماره ترجمه
من مطمئن نیستم که من تا به حال مورد تحریک آمیز تر از مقاله ای در The Linguist بوده ام . من از نسخه اکتبر-نوامبر 2013 ارگان مذکور با عنوان "قدرت جمعیت" با عنوان "ترجمه جامعه: دوست ، دشمن یا معامله بزرگ" صحبت می کنم.
آه ، شما ممکن است فکر کنید ، یک مقاله متعادل در مورد جوانب مثبت و مثبت. من باید در ادامه بخوانم

(اکنون CIoL جادوگری خود را به صورت آنلاین قرار می دهد ، می توانید مقاله را در اینجا بخوانید ، به صفحه 14-15 مراجعه کنید ، اما بیت های مربوطه را به هر حال اینجا نقل می کنم.)

این مقاله با ذکر واکنش مترجمان وقتی فیس بوک به عنوان یک شرکت تجاری در سال 2007 از استفاده از جمعیت شلوغ استفاده کرد ، باز می شود. این واکنش مثبت نبود. مقاله اصطبل خود را در این مرحله بیان می کند ، می گوید "چنین واکنش هایی وماً ضمانت نمی کردند و امروز حتی کمتر از اینها هستند." به نظر من پیروزی "دوست ، دشمن یا معامله بزرگ" ، به نظر من رسیده است. قبل از پایان اولین ستون با پخش 2 صفحه ، لمس کرد.

پایین آمدن به وسایل برنجی ، این واقعیت که شلوغی گاهی اوقات نتیجه اجتماع کاربرانی است که داوطلب خدمات خود را انجام می دهند ، از بین می رود. با عرض پوزش ، اما فقط به دلیل اینکه کسی داوطلب انجام کاری بدون پرداخت می شود ، این باعث نمی شود که از آنچه در آن پیشنهاد شده بهره مند شوید. من به طور اصولی با كارهای غیرپرداختی كه از طرف سازمانهای انتفاعی انجام می شود ، خواه به تحریم خود سازمان (مانند كارآموزی های بدون پرداخت آگهی) یا از "داوطلبان" انجام می گیرم و چنین پیشنهادهایی را باید با هرگونه مشروعیت رد كنید. سازمان سود که از نظر اخلاقی قابل اغماض نیست.
(به نظر می رسد فرضیه ناگفته ای وجود دارد ، مگر اینکه من آن را اشتباه بخوانم ، "ترجمه جامعه" = پرداخت نشده است. بعضی اوقات کارهای شلوغی پرداخت می شود ، البته به طور معمول یک وجه). .)

در زیر توضیحی از اوضاع با اومیست در چین وجود دارد. دسته ای از مترجمان در حال تولید نسخه چینی از هر شماره هستند که ظاهراً مجله از آن آگاه است اما تحریک نشده است. در حالی که من این فرض را می پذیرم که این "تبلیغات رایگان" است و اگر تصمیم به راه اندازی رسمی در چین گرفت ، مجله را آغاز می کند ، مطمئناً این ابتکار عمل از نظر حق نسخه برداری اگر از هیچ چیز دیگری قانونی باشد ، مرجع مرزی است. از شایستگی شلوغی؟ آیا این بهترین نمونه ای است که می توان برای مقاله ای از این نوع یافت؟ در این صورت ، این نگرش در مورد حجم زیادی صحبت می کند که از ثمرات کار دیگران سود می برد و برای پرداخت کم یا بدون پرداخت ، قابل قبول است.

در ادامه ، با عنوان زیر عنوان "هیچ چیز به عنوان ترجمه رایگان" ، این مقاله با اشاره به اینکه "پیامدهای مالی" وجود دارد ، می تواند استفاده از منابع جمعیت را توجیه کند. به طور خلاصه ، بنگاه ها (به عنوان مثال فیس بوک) باید برای نوعی مدیریت محتوا را بپردازند. گویی این به نوعی بدان معنی است که آنها از پرداخت هزینه مطالب خود محروم هستند. اگر چیزی را می خواهید ، تا آنجا که من می دانم ، ایده این است که شما برای همه آن پرداخت می کنید ، نه فقط بیت هایی که می توانید آن را بپردازید. این واقعیت که این بازگشت کنندگان مجبور به پرداخت هزینه نرم افزاری و مدیریت محتوا هستند ، به نظر من فروتنانه ، به معنای این نیست که آنها مجبور نیستند مبلغ پرداختی را بپردازند (یا می توانند در عوض پول همه آنها را پرداخت کنند) برای ترجمه ها.

عنوان زیر "این است که آیا افراد حرفه ای گم می شوند؟" در بسیاری از موارد ، امکان ترجمه پولی فراهم می کند. " اول ، با توجه به تماس های بدون شک نویسنده در صنعت ، خوب است که برخی از اسامی را در جایی که این اتفاق افتاده است ، مشاهده کنید ، مگر اینکه فقط یک فرضیه باشد. دوم ، چه در واقع فرضی باشد یا ریشه دار باشد ، مطمئناً اگر کار اصلی نیز با شلوغی پرداخت شده باشد ، تقاضای بعدی برای ترجمه پولی هنوز ایجاد می شود؟ آیا این واقعیت رایگان باعث ایجاد تفاوت در علت و معلول می شود؟ نمی دانم چرا

آخرین نکته مطرح شده در این بخش ، این که به مترجمان جدید فرصتی می دهد تا ضمن کسب تجربه ، یاد بگیرند ، تا حدی معتبر است. با این حال ، این موضوعی است که بر هر شغل و حرفه ای در جهان شناخته شده تأثیر می گذارد ، و در حالی که متأسفانه راه حل کارآفرینی مبتدیان بدون کار به نمایندگی از سازمان های انتفاعی در بسیاری از زمینه ها (کارآموزی های بدون حقوق) به دست آمده است. درست یا توجیه نمی کند اگر یک سازمان انتفاعی از کارگری استفاده کند که ارزش آن را کسب کند ، باید هزینه آن را بپردازد ، متوقف شود.

این مقاله به مسئله کیفیت تبدیل شده و ادعا می کند که در حقیقت تعداد بسیار زیاد شرکت در بررسی و تأیید ترجمه ها باعث می شود که محتوای شلوغی تا حد زیادی جمع شود ، و علاوه بر این ، در صورتی که این تعداد کوتاه می شود ، شرکت ها غالباً ترجمه های شلوغ را به بازار عرضه نمی کنند. وحشی اگر آنها کمی شلوار باشند (من پارافواز می کنم). احتمالاً همه ما شاهد تصاویر جالب سرگرمی بوده ایم که تمایل دارند این را مطرح کنند همیشه اینگونه نیست ، اما در این صورت نویسنده ادعا نمی کند که چنین است ، و چنین شکست ها تنها حفظ جمعیت نیست. خوشحالم که پذیرفتم که تفاوت کیفیت به یک عامل اصلی در نظر «دوست یا دشمن» ما مربوط نمی شود.

همانطور که به آخرین ستون مقاله رسیدیم ، زیر عنوان سوال دیگری است - "آیا شرکت های بیشتری از این دعوی پیروی می کنند؟" که پاسخ آن شروع می شود "خبر خوب این است که بله [.] بسیاری از شرکت های دیگر [Facebook] را دنبال کرده اند". خبر خوب؟ خوب ، بنابراین ما از ابتدا با وجود زیرنویس موضع مقاله را می دانستیم و ممکن است انتظار داشته باشیم که نتیجه گیری شروع شود ، اما تاکنون ، از نظر من "خبرهای خوب" با ارزش خوانده ایم. . نتیجه گیری به نظر می رسد که نتیجه "تقاضای بیشتر برای ترجمه به طور کلی از جمله خدمات ترجمه شده با پرداخت هزینه" بوده است ، که می تواند درست باشد ، اما ما دو ستون پیش این استدلال را پشت سر گذاشتیم. آیا چیزهای مثبت مثبتی برای گفتن در مورد ازدحام جمع وجود دارد خشک؟

با این حال ، ما در نهایت به برخی از خبرهای خوب واقعی می رسیم ، زیرا "اکثر شرکت ها" به طور گسترده پذیرش شلوغی را به طور گسترده اتخاذ نمی کنند ، زیرا "اکثریت قریب به اتفاق پروژه های ترجمه جهان به صورت گسترده جمع نمی شوند زیرا این مسئله به سادگی راه حل مناسبی نیست. . "این اتفاق می افتد که با آنچه امیدوارم به صدا درآید - به نظر می رسد که برای کارهایی که شخصاً انجام می دهم نیز اعمال می شود ، اما این یک قطعه من نیست-جک است و همچنین نباید مهارت و کوشش افرادی که فرصتی برای دیدن دارند دریافت چیزی برای هیچ چیز دست کم گرفته نمی شود. همچنین هنوز بخشی را که شلوغ شده است بهانه نمی کند و برای کسانی که در مناطقی تحت تأثیر این فسق کار می کنند ، خوشبخت نیست.

و اتفاقاً ، برای پست درخشان توسط شخصی که به طور بالقوه تحت تأثیر منابع جمعیتی قرار دارد ، اینجا را ببینید: http://www.loekalization.com/crowdsourcing.html . در حالی که اعتراضات من صرفاً موضع گیری اخلاقی و فلسفی در مورد شلوغ کردن جمعیت به شکل فعلی آن است ، اما او عملی است.

آستر نقره ای هست؟ همه کارهای شرکتی وماً رایگان نیستند. پس از مد ، برخی از این مبلغ پرداخت می شود ، مانند این پیشنهاد منقول که به طور تصادفی وارد صندوق ورودی من می شود که من چندی پیش شروع به نوشتن این مقاله کردم.
(در صورتی که بعداً ثابت شود که این لینک مرده است ، در اصل نرخ پیشنهادی برای هر HIT 0.01-0.10 دلار است ، که یک "وظیفه اطلاعاتی انسانی" (.) است که در بسیاری از برنامه ها از قبیل حاشیه نویسی داده ها ، چندرسانه ای و موتور جستجو استفاده می شود. ارزیابی نتیجه "- شما می توانید پس از جمع آوری 50 دلار از طریق پی پال پول دریافت کنید. و بله ، من واقعاً باید از طریق ترجمه راهنماً مشترک شوم.)

همچنین به این توضیحات دقیق و مستدل از یک شرکت ارائه دهنده خدمات گردشگری دیگر مراجعه کنید: http://linguagreca.com/blog/2013/11/crowd-translation-al've-here/ .

این پیشنهادهای خاص توهین آمیز است ، بله ، اما این نشان می دهد که در صورت وجود وصیت نامه ، می توان راهی برای به درستی پرداخت حق ترجمه ترجمه شلوغی داشت ، از این طریق تمام مزایای ذکر شده در بالا را بدست می آوریم ، اما بدون اینکه نقص مهمی در دریافت از پرداخت نشده یا پرداخت نشده داشته باشد. تلاش های یک "جامعه" همانطور که در زندگی بسیار زیاد است ، تئوری واقعی شلوغ سازی ممکن است بد نباشد (روشی که نیاز واقعی به ترجمه های سریع در حال تغییر سریع محتوای آنلاین ، برای مثال غیرقابل انکار است) ، اما اجرای آن در دست است. محروم از نظر اخلاقی در صدر بسیاری از شرورهای بزرگ شرکت ها ، چیزهای زیادی را که می خواهید ، باقی می گذارد.


نرم افزار ترجمه متن magic translator

ترجمه برای مشتریان در مناطق مختلف زمانی
10 آوریل 2012 توسط جین فاکس
ترجمه برای مشتریان در مناطق مختلف زمانیقرار گرفتن در یک منطقه زمانی متفاوت با مشتری شما می تواند یک مزیت بزرگ باشد.

بسته به موقعیت مکانی شما ، ممکن است شما بتوانید بعد از ورود به سیستم کار خود را ادامه داده و ترجمه خود را یک شبه تحویل بگیرید. از طرف دیگر ، شما ممکن است بیشتر کارهای خود را قبل از ناهار انجام دهید ، و سپس در پایان روز کارهای بیشتری را انتخاب کنید.

از آنجا که من در نیوزیلند مستقر هستم و از آلمانی به انگلیسی ترجمه می کنم ، مشتریان من تمایل دارند که در مناطق زمانی بسیار متفاوت با من باشند.

این برای ارائه ترجمه یک شبه عالی است ، اما تدارکات برقراری ارتباط با مشتری گاهی اوقات می تواند یک چالش باشد.

من اغلب ایمیل می گیرم که می گوید "من هنوز" هستم - ساعت 4 صبح من هستم. یا درخواست ترجمه های فوری را در ساعت 9 عصر ، تا ساعت های اولیه صبح تکمیل کنید.

هر زمان که این اتفاق می افتد ، من از این فرصت استفاده می کنم که مشتری و موقعیت مکانی و منطقه زمانی خود را به مشتری یادآوری کنم و توضیح دهم که چگونه می توانم یک شبه برای آنها ترجمه کنم.

در اینجا چند ایده وجود دارد که برای انتقال به مشتریان و ایجاد ارتباط در مناطق زمانی مفید مفید است:

وقتی در حال شروع کار با مشتری جدیدی هستید که در یک منطقه زمانی متفاوت از خود قرار دارد ، به آنها بگویید که ساعات کاری شما در منطقه زمانی شما است و آنها را به زمان محلی خود نیز تبدیل کنید. یک وب سایت عالی برای کمک به این امر http://www.timeanddate.com/ است .
به آنها بگویید بهترین زمان روز برای ارتباط با شما (بر اساس منطقه زمانی آنها) ، به خصوص اگر می خواهند شما یک شب برای آنها ترجمه کنید.
موافقت خود را با روندی که هنگام کار به شما اختصاص می دهند دنبال کنید. آیا قبل از شروع کار پذیرش را تأیید خواهید کرد؟ اگر چنین است ، در چه زمان (زمان آنها) این کار را خواهید کرد؟ یا به طور خودکار حداکثر تعداد کلمات در روز را می پذیرید؟
تاریخ هایی را ببینید که زمان صرفه جویی در نور روز در کشور و کشور مشتری شما شروع و به پایان می رسد. باز هم ، http://www.timeanddate.com/ می تواند در این زمینه کمک کند. یک هفته قبل از این تغییر ، به مشتری خود اطلاع دهید که اختلاف زمان جدید چه خواهد بود و بهترین زمان برای ارتباط با شما خواهد بود.
اگر به مشتری خود توجه نمی کنید که مشخصات اسکایپ شما را داشته باشد ، به آنها پیشنهاد دهید که شما را در اسکایپ اضافه کنند. می توانید توضیح دهید که اسکایپ وقت محلی فعلی شما را نشان می دهد (اگرچه بعضی اوقات طول می کشد تا از زمان صرفه جویی در نور روز استفاده کنید). و اگر هنگام کار به اسکایپ وارد شوید ، نشان می دهد که آیا آنلاین هستید.
درباره شما چطور - آیا در مورد کار با مشتریان در مناطق زمانی مختلف نکات بیشتری دارید؟

توسط جین فاکس BSc MITI ، مترجم آلمانی-انگلیسی.
برای ترجمه پزشکی آلمانی-انگلیسی - و ترجمه ارتباطات شرکتها .

همچنین شما می توانید دوست دارید:
ادامه حرفه ای: وبینار برای مترجمان
فله در مقابل ترجمه حق بیمه: بینش از کریس دوربان
رئیس فدراسیون FIT هنری لیو در مورد راه های افزایش کیفیت و ارزش ترجمه
وبینارهای رایگان برای مترجمان و مفسران


نرم افزار ترجمه متن magic translator


7 مه 2012 توسط جین فاکس
مشتری های ترجمه خود را حفظ کنیدمهمترین عامل ایجاد درآمد ثابت از تجارت ترجمه شما چیست؟ برای من ، این مشتری های اصلی را حفظ می کند.

در آخرین پست من توضیح دادم که چگونه من به رغم قرار گرفتن در فاصله بسیار دور از مشتریان ، پایگاه مشتری خود را بنا کرده ام . فهمیدم که تعداد نسبتاً کمی مشتری می تواند جریان ثابت کار جالب را برای من تأمین کند: در حال حاضر فقط شش مشتری دارم که بیشتر اوقات برای آنها کار می کنم.

من از همکاری نزدیک با این مشتری های معمولی لذت می برم. این بدان معناست که می توانم واژه نامه هایی با اصطلاحات متداول را ایجاد کنم ، و می توانم زمینه و متن متونی که از آنها خواسته ام ترجمه شوم را درک کنم.

این همچنین بدان معنی است که من مجبور نیستم هر هفته به دنبال مشتری های جدید باشم. البته بازاریابی مداوم مهم است و من همیشه علاقه مندم که با مشتریان جدید روبرو شوم ، که من سعی می کنم به عنوان گسترش پایگاه مشتری فعلی خودم به روش پایدار انجام دهم.

اما تمرکز اصلی من روی مشتری های فعلی من است ، زیرا اگر آنها راضی نباشند ، دیر یا زود آنها به دنبال کسی بهتر می گردند. و می دانم که اگر مشتری اصلی خود را از دست بدهم ، زمان و تلاش زیادی برای من می خواهد تا بتوانم آنها را با مشتری های جدیدی جایگزین کنم که مایلند همان میزان کار در حال انجام را برای من ارسال کنند.

به همین دلیل همیشه مایل اضافی را برای مشتریان عادی خود می برم. اگر مجبورم برای ترجمه بیشتر وقت بگذارم ، آن را به عنوان یک سرمایه گذاری در رابطه می بینم.

به نظر من ، خیلی بهتر است که 15 دقیقه اضافی را برای چک کردن یک مدت زمان صرف کنید تا مطمئن شوید که درست است ، تا اینکه تصمیم بگیرید که بی اهمیت باشد و آن را همانطور که هست بگذارید. 15 دقیقه دیگر اگر به این معنی باشد که مشتری من راضی باشد ، یک سرمایه گذاری ارزشمند است.

با نسخه نهایی نیز همین است: صرف وقت اضافی به جای یک اشتباه احمقانه و یک مشتری گمشده می تواند به معنای متنی بدون خطا و مشتری رضایت بخش باشد.

این طور نیست که مشتری باید باور کند که شما عالی هستید و همه چیز را می دانید. اگر اصطلاحاتی وجود داشته باشد که من واقعاً از آنها اطمینان ندارم ، همیشه قبل از ارائه ترجمه با مشتری چک می کنم. من همچنین یادداشت های مترجم را برای برجسته کردن هرگونه سؤال و ناسازگار اضافه می کنم. فهمیدم که مشتریان اگر از آنها سؤال می کنند از آن قدردانی می کنند ، زیرا واقعاً می خواهند متن درست باشد ، درست مثل شما.

من می دانم که وقت اضافی که برای گرفتن ترجمه درست می گیرم پرداخت می شود. این کار مرا فردا ، هفته آینده ، سال آینده - به کار من خواهد کرد - و من در پروژه بعدی خود دوباره از آن واژه نامه ها استفاده خواهم کرد.

توسط جین فاکس BSc MITI ، مترجم آلمانی-انگلیسی.
برای ترجمه پزشکی آلمانی-انگلیسی - و ترجمه ارتباطات شرکتها .

عکس: Veronika Sulinská @ unsplash.com

همچنین شما می توانید دوست دارید:
ادامه حرفه ای: وبینار برای مترجمان
فله در مقابل ترجمه حق بیمه: بینش از کریس دوربان
رئیس فدراسیون FIT هنری لیو در مورد راه های افزایش کیفیت و ارزش ترجمه
وبینارهای رایگان برای مترجمان و مفسران


نرم افزار ترجمه متن magic translator

22 مارس 2012 توسط جین فاکس اصطلاحات تجاری در ترجمه های انگلیسی جارگون تجارت یک مسئله بحث برانگیز است. اکثر راهنماهای سبک به شما خواهند گفت که jargon no-no بزرگ است ، اما انگلیسی در زندگی واقعی زندگی پر از آن است. بنابراین این به عنوان مترجمان برای ما چه معنی دارد؟ آیا ما باید با نگهبان زبان برویم و ترجمه هایمان را بدون عارضه نگه داریم؟ یا با گویندگان بومی بروید و به سبک معمول تجارت انگلیسی مکتوب بروید؟ قبل از پاسخ دادن به این سؤالات ، بیایید ببینیم منظور ما از اصطلاحات تجاری چیست. برخی از عبارات به خوبی پوشیده شده توسط مشاوران مدیریت ، واقعاً از اعصاب افراد رنج می برند. چگونه در مورد "میوه کم حلقوی" ، این باعث نمی شود شما چروک شوند؟ (اگر به اندازه کافی خوش شانس هستید که قبلاً آن را نشنیده اید ، به معنای پیشرفت هایی است که به آسانی قابل انجام است ، یا کارهایی که انجام آن آسان است.) "سر سفره" یکی دیگر از موارد است ، به این معنی: آنچه شما می توانید ارائه دهید. سپس نیاز به "همه اردک های خود را در یک ردیف قرار دهید" ، یعنی همه چیز را سازماندهی کنید. مانند بسیاری از افراد دیگر ، این عبارات را غیرقابل تصور و آزار دهنده می دانم. آنها فقط کلیشه های کسل کننده و پر کاربرد هستند. سپس کلمات کلیدی MBA وجود دارد که تمام وقت توسط افراد انگلیسی زبان بومی در تجارت مورد استفاده قرار می گیرد. اینها امکان پذیرها ، رویکردها و ابتکارهایی است که مدیران ایجاد می کنند ، می توانند بکار گیرند ، هدایت کنند ، مستقر کنند و ارکستر را به شیوه ای پیشرو ، نیرومند و پیشرو اجرا کنند. به شخصه ، من می دانم که استفاده گاه به گاه از این کلمات "مدیریت" می تواند در هنگام ترجمه اسناد تجاری به انگلیسی مناسب باشد. آنها معمولاً در متونی با هدف مخاطبان مشاغل (نه مصرف كنندگان) كه توسط گویندگان انگلیسی بومی نوشته شده اند ، استفاده می شوند. بدیهی است ، با استفاده از بیش از چند زن از این کلمات به سبک MBA در یک جمله ، دوباره صدای کلیشه شروع می شود. اما اگر با دقت از آنها استفاده کنید ، می توانند ترجمه ای به انگلیسی معتبر درست کنند ، یعنی مانند ترجمه نباشند. به عنوان مثال ، در وب سایت تبلیغ کالاهای مصرفی ، نمونه ای از عدم استفاده از اصطلاحات تجاری است. حتی اگر نسخه اصلی با کلمات وام انگلیسی با صدای دلچسب همراه باشد ، در استفاده از آنها در ترجمه دقت کنید. برخی از کلمات انگلیسی به طور آزاد در سایر زبانها استفاده می شوند اما ممکن است معانی و کاربردهای متفاوتی در انگلیسی داشته باشند. اسناد تجاری که به اسپیکرهای غیر بومی اختصاص داده می شوند نیز باید حاوی ژرفون محدود باشند. انگلیسی ساده در این حالت معمولاً بهترین حالت است ، به ویژه که خواننده ممکن است در حال اجرا متن از طریق Google Translate باشد - که احتمالاً برای افرادی که رفتارهای خود را ایجاد می کنند و یا شناسایی درایورهای شغلی را حس نمی کنند ، بیشتر حس می شود. به هر حال ، برخی از بهترین بازخوردهایی که از مشتریان شغلی دریافت کرده ام این است که من با استفاده دقیق از زبان تجاری ، همانطور که توسط انگلیسی زبانان بومی گفته شده است. مشتری ها می دانند که انگلیسی انگلیسی چه مشکلی به نظر می رسد ، و در تجربه من ، وقتی متن آنها به نظر می رسد مانند تجارت ، آن را درک می کنند. بنابراین من می گویم بله ، در صورت وم از اصطلاحات مدیریت استفاده کنید. فقط مطمئن شوید که دیگر به عنوان یک تولید کننده صدای اصطلاحات به صدا در نمی آیید . به نظر شما - آیا استفاده از اصطلاحات تجاری خاص در بعضی از ترجمه ها اشکالی ندارد؟ توسط جین فاکس BSc MITI ، مترجم آلمانی-انگلیسی. برای ترجمه پزشکی آلمانی-انگلیسی - و ترجمه ارتباطات شرکتها .


نرم افزار ترجمه متن magic translator

آخرین جستجو ها

صفحه آموزش دانلودستان تعمیرات گاز و تعمیرات هود آشپزخانه پروژه ساختمانی دانلود کده آموزشگاه خنیاگر funny هیراد دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. اینجا همه چی هست اپلیکیشن حقوقی آنی مشاور